جدول جو
جدول جو

معنی صاچمه دان - جستجوی لغت در جدول جو

صاچمه دان
(مَ / مِ)
ساچمه دان. وعائی که در آن صاچمه جای دهند
لغت نامه دهخدا
صاچمه دان
ساچمه دان
تصویری از صاچمه دان
تصویر صاچمه دان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جامه دان
تصویر جامه دان
چمدان، صندوق چرمی یا فلزی که در آن لباس می گذارند
فرهنگ فارسی عمید
(مَ / مِ)
وعائی که در آن ساچمه جای دهند. صاچمه دان
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ)
مقلمه. قلمدان. (زمخشری) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سُ رَ / رِ)
سخندان. بلیغ. زبان آور، واعظ. خطیب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ)
جزوکش. جزودان. تبنگوئی که مکتوبات را در آن میگذارند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ)
ترکی شدۀ جامه دان. همان ’جامه دان’ است که در لهجۀ ترکی بدین صورت تلفظ شود. جای نهادن جامه ها، بخصوص درسفر. صندوق لباس. و رجوع به جامه دان و چمدان شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ساچمه دان
تصویر ساچمه دان
سربکدان کیسه ای که در آن ساچمه جای دهند ساچمه دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جامه دان
تصویر جامه دان
صندوق چرمی که در آن لباس گذارند، چمدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامه دان
تصویر نامه دان
محفظه ای که مکتوبات رادرآن گذارند جزوه دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جامه دان
تصویر جامه دان
صندوقی که در آن جامه ها را گذارند، اتاقی که در آن جامه ها را حفظ کنند
فرهنگ فارسی معین
بقچه، چمدان
فرهنگ واژه مترادف متضاد